۱۳۸۹ خرداد ۳۱, دوشنبه

بازیافت مواد زاید /پس مانده های مواد غذایی و سایر مواد زاید داخل خانه را دور نریزید آنها را بازیافت نمائید و با آنها خاک گیاهان آپارتمانی مورد نیازتان را تهیه کنید.

1. زواید سبزیجات و صیفی جات 2. پوست انواع میوه ها پس از خشک کردن 3. تفاله های چای4. پوست آجیل بدون نمک و خام نظیر بادام، فندق، پسته و...5. استخوانهای مرغ و ماهی 6. خرده کاغذها (باستثنای روزنامه)7. چوب کبریت های استفاده شده و قوطی کبریت های خالی آن 8. برگهای خزان شده ی درختان داخل کوچه و حیاط منزل9. خاکسترهای سیگار و منقل کبابرا جمع آوری کنید.افرادیکه آپارتمان نشین هستند مواد فوق را در یک کیسه نایلون ضخیم یا یک بشکه درب دار ریخته و داخل انباری یا زیر زمین قراردهید. آنهائیکه در خانه ی حیاط دار ساکن می باشند گودال کوچکی در داخل حیاط حفر نموده و مواد فوق را داخل آنها ریخته ، پس از گذشت مدتی به منظور زدودن حشرات و قارچ مقداری پودر قارچ کش و پودر سوین نسبت به 2 در هزار محلول نموده روی ترکیب فوق بریزید.بعد از آنکه برگها برنگ قهوه ای سوخته شده و با یک تلنگر یا ضربه ی کوچک از هم متلاشی گردیدند آن را الک کرده و مقداری از این خاک را با یک پیمانه ماسه ی شکسته ی شسته شده یا پرلیت مخلوط و مورد استفاده قرار دهید، اضافات مانده را مجددا در گودال با کیسه ریخته و این کار بطریق فوق ادامه داده تا همیشه خاک برگ مرغوب و سالمی در اختیار داشته باشید به سایر دوستان و آشنایان نیز این کار را توصیه نمایید.

کار را آگاهانه از اینجا شروع نمایید:می خواهید بذری بکارید یا میخواهید قلمه ای را ریشه دار نمایید و یا گیاهی را خریداری و اقدام به پرورش و نگهداری و تکثیر آن نمایید.

1. بذر مورد نظر خود را از محلی مطمئن خریداری و به تاریخ انقضای آن در روی بسته ی آن توجه نمایید. بهترین فصل کاشت بذر اوایل بهار و پاییز می باشد. اگر بذر شما سالم نباشد و قوه ی ناسیه خود را از دست داده باشد تمام تلاش شما بی نتیجه خواهد ماند.

2. قلمه های مورد نظر خود را از دوستان آشنایان تهیه و آنانرا ریشه دار نمایید. بهترین فصل تکثیر گیاهان آپارتمانی اوایل بهار تا اواخر تابستان می باشد. هر قلمه بایستی حداقل سه بند (گره) و حداکثر دارای 5 بند باشد. خاطر نشان می سازد این گیاهان در آب هم ریشه دار می شوند منوط باینکه وقتی نوک ریشه ها(شبیه جوش صورت) در انتهای قلمه ها ظاهر شد بایستی بداخل خاک مخصوص خود در گلدان منتقل گردند. در صورت رشد بیش از حد ریشه ها در آب، بهتر است در همان آب ادامه ی حیات دهد و اگر بدرون خاک منتقل شوند یا میمیرند و یا سالها بدون فعالیت باقی خواهد ماند.

3. اگر دوست دارید گیاهی را خریداری ونسبت به نگهداری و پرورش آن اقدام نمایید، قبل از هر چیز بایستی از میزان نور آپارتمان خود و محلی که گیاه بایستی در آن محل استقرار یافته آگاهی کامل داشته باشید و در هنگام خرید دقت نمایید که گیاه عاری از آفت و بیماری باشد که زحمات شما بی نتیجه نماند. برگهای گیاه خریداری شده ار با روزنامه کاملا پوشانده که تغییر هوا از گلخانه تا خانه روی آن اثرگذار نبوده و گیاه سالم بمنزل برسد و آنرا در محل مورد نظر مستقر می نمایید و روزانه دوبار در گرم ترین ساعات روز روی برگهای آن آب اسپری نمایید که برگهای آن همیشه مرطوب بماند و ماهانه یکبار زیر آن را کمی بطرف نور(پنجره) بچرخانید تا نور بهمه قسمت گیاه یکدست و یکنواخت برسد و از کج شدن و ریزش برگهای پشت به نور جلوگیری شود. آبیاری دقیق آن نیز فراموش نشود. ماهانه یکبار نیز به آن کود جامع شیمیایی بدهیدگیاه را در فصل بهار بخرید، نهال بخرید»در این صورت گیاه با محل زندگی جدید خود سریعتر خو گرفته و بزندگی خود با شادابی و سرسبزی ادامه می دهد.رمز موفقیت در پرورش و نگهداری گلها و گیاهان این است که در محیط زیست آنان فراهم آوریم که مشابه زادگاه این گیاهان باشد.
گیاهان احساس و عاطفه را درک می نمایندمن که سالها در زمینه ی پرورش و نگاهداری گل و گیاه فعالیت داشته ام (45 سال) گاه به نکاتی درارتباط با پرورش گل و گیاه پی می برم که برایم حیات انگیز است.شاید در میان گذاشتن این نکات با دیگران به نوعی خرافه گرایی تفسیر شود. ولی آنچه را که من تجربه کرده ام بی مهابا، چه در کلاس هایم، چه در نوشته هایم و چه در صدا و سیما بیان می کنم. چون عملا آنها را تجربه کرده و برایم به نوعی به باور تبدیل شده اند. یکی از نکات ظریفی که من در طی چند سال کار عملی در این رابطه به آن پی بردم این است که:اگر گیاهان را موجوداتی زنده به حساب آوریم، که هستند پس باید عکس العمل هایی که از یک موجود زنده در شرایط محیطی متفاوت واکنش های متفاوتی از خود بروز می دهد. مثلا حیوانات دست آموز خانگی، به روش برخورد نگاهدارندگان خود انس می گیرند و نوعی وابستگی به آن پیدا می کنند، حتی بوی بدن نگاهدارندگان آنها سبب تداعی مهربانی و انس و الفتی می گردد که آنها با حیوانات دست آموز خانگی از خود نشان داده اند که این مورد در گیاهان هم صدق می کند. گیاهان که از حساسیت های گسترده ای برخوردار می باشند نه تنها به نور، سایه، تغذیه و موسیقی واکنش دارند، بلکه با باغبانان خود هم به نوعی رابطه ی عاطفی و احساسی برقرار می کنند که حتی خود باغبان هم شاید این رابطه را درک نکند. یکی از نکات ظریف همین است. ماجرا از این قرار است چندی پیش یکی از بستگانم از من خواهش کرد در غیابش برای یک ماه از گل و گیاهانش مراقبت کرده و هر چند روز یکبار به آنها رسیدگی نمایم، من هم قبول کردم. هفته ای دوبار به آن خانه سر میزدم و گلها و گیاهان را از هر نظر وارسی و مراقبت می نمودم و شاید هم سعی می کردم در این زمینه به اصطلاح «سنگ تمام» بگذارم و واقعا هم آنچه را که در چنته ی 45 ساله خودم ذخیره کرده بودم، شاید هم برای این که کم نیاورم، در زمینه ی آبیاری، نور، کود، جابجایی و هرس اندوخته بودم در این مدت در مورد آن گلها و گیاهان بکار گرفتمپس از سه هفته مراقبت به اصطلاح «حرفه ای» وقتی برای بازدید گل و گیاه به آن خانه قدم گذاشتم با منظره ای باور نکردنی روبرو شدم؛ با آن همه مراقبت و دقت، گیاهانی را که درمقابل خودم می دیدم که آنچنان پژمرده و افسرده شده بودند که گویی هفته ها از مراقبت لازم محروم مانده باشند. پیش خودم لحظه ای شرمنده شدم و با خود می اندیشیدم که آیا از انجام کار خاصی در مورد آنها دریغ کرده ام؟ ولی چیزی به ذهنم خطور نکرد. غمگین و دلسرد خانه را ترک کردم.هفته ی بعد که صاحبخانه از مسافرت برگشته بود و مرا، شاید جهت تشکر، به شام دعوت کرده بود، با دلهره و نوعی احساس سهل انگاری به درون آن خانه قدم گذاشتم.بر خلاف تصور من هیچ گونه علامت ناراحتی و ناراضی در چهره ی میزبانان مشاهده نکردم. بر عکس، با خوشرویی از مراقبت های من سپاسگزاری کردند وقتی با راهنمایی آنان برای سرکشی بطرف گل ها و گیاهان هدایت شدم، آن چه را که مشاهده کردم برایم بهت آور بود همه ی آن گیاهانی را که من یکی دو روز پیش در حالت
وارفتگی و افسردگی دیده بودم، اکنون سرحال و شاداب و پرطراوت به نظر آمدند. از خود می پرسیدم چه عاملی، این دگرگونی را بوجود آورده است؛ تنها یک جواب را می توانستم در ذهنم پیدا نمایم، تغییر باغبان و عدم ایجاد ارتباط با گیاه، من که باغبان موقتی بودم فراموش کرده بودم که در ابتدا با گیاهان ارتباط برقرار نمایم چون آنها مرا نمی شناختند و به مراقبت های من، هر چند هم دقیق و کامل، روی خوشی نشان ندادند. در واقع دوستم نداشتند و با همه ی سرپرستی ها و مراقبتهای ویژه ، کسل و افسرده گردیده و دلواپس باغبان همیشگی خود بودند. ولی وقتی که باغبان همیشگی آنها دوباره به مراقبت از آنها مشغول شده بود. از دلواپسی و نگرانی بدر آمده و سالم و سرحال گردیده بودند. این نکته برایم ابهامی بوجود آورده بود. آیا بین گل و گیاه و باغبان هم رابطه ای وجود دارد؟گر چه شاید من خرافاتی حدس زده بودم، ولی پس از مطالعه ی کتاب «گیاه کودک دانشمند» نوشته ی کریستوفر برد همه چیز برایم روشن گردید و هیچ شکی در مورد نظریه ی خودم نداشتم، در صفحه ای از این کتاب چنین نوشته بود:(گیاه کودکی دانشمند است، کودک از آن جهت که عشق، علاقه، وابستگی و حساسیت در مقابل توجه و سخن نیکو با نوازش و آبیاری از خود نشان می دهد و این عشق و توجه را در هر فاصله ای حفظ و ابراز می کند. در مسافرت و دوری دلواپس صاحب یا باغبان خویش است. از یک سخن زیبا حتی از دور شاد و شکفته می شود و از سخن ناروا و مایوس کننده پژمرده می گردد، غش می کند و احتمالا می میرد. خوشی و ناخوشی انان و مسئول خویش را از کیلومترها فاصله درک می کند و نسبت به آن عکس العمل نشان می دهد.)بنابراین اطمینان داشته باشید که گیاهی تازه وارد آپارتمان شما شده، از وضعیت و جو تازه ناراحت و عصبانی می باشد. شما به طریقی باید به او اطمینان بدهید که تمام خواسته های آن را برآورده می سازید. برای انجام این منظور دست چپ خود را که به قلب نزدیکتر است زیر تک تک برگ هایش بکشید و با دست راست و با یک اسفنج یا پارچه ای نرم و مرطوب، ضمن تمیز کردن برگ هایش از آن تعریف و تحسین نمایید و حتی برایش آواز بخوانید و صدای خود را با هر لحنی که هست به او بشناسانید. این کار سبب ایجا ارتباط و نهایتا جلب اطمینان گیاه می گردد. شاید باور نکنید که گیاه از راه منافذی که در برگ های خود دارد بوی بدن شما را از طریق دست هایتان حس کرده و ارتعاشات صوتی شما را شناسایی و ضبط می کند. همین ارتباط باعث می شود که مراقبت های شما را با اطمینان بپذیرید و بهتر واکنش نشان دهد، بتدریج گیاه هم با محیط جدید و هم با باغبان جدید خود سازگاری پیدا خواهد نمود. شما هم می توانید این تجربه را آزمایش نمایید. گیاهان از موسیقی آرام لذت می برندگر چه قبلا مقالاتی را در ارتباط با تاثیر موسیقی بر روند رویشی و شادابی گل و گیاه مطالعه کرده بودم، ولی تجربیات شخصی خودم در این زمینه آگاهی هایی به من داده بودند که موسیقی آرام در شادابی و طراوت گل و گیاه تاثیر گذار است. تا جایی که می تواند در روند رویش، در مواردی روند باروری آنها، به عنوان نیرویی محرکه به شمار آید. موزیک تند و جاز و ریتم های طولانی و یکنواخت، برای گیاهان خستگی آور است و حتی گاهی در پروسه ی رویش آنها اختلال ایجاد می کند. بر عکس گیاهان نسبت به موسیقی آرام و لطیف واکنشی احساسی و عاشقانه بروز می دهند.ولی با مطالعه ی دو کتاب مصمم شدم تا واکنش گیاهان را نسبت به موسیقی عملا بیازمایم. کتاب اول نوشته کریستوفر برد بود که با عنوان گیاه کودک دانشمند انتشار یافته و تحقیقات و پروژه های دانشمندان و محققین در زمینه ی تاثیر موسیقی در روند رو به رشد و تندرستی گل ها و گیاهان و ایجاد ارتباط با آنان و سایر احوالات گیاهان بطور مستند با نام محققین و محل تحقیقات انجام شده دقیقا گنجانده شده است.در این کتاب راجع به تاثیر موسیقی در روند رشد شکوفایی گل و گیاهان چنین نوشته شده است.(گیاه تحت تاثیر موسیقی متناسب بشاش تر است. بهتر رشد می کند و حتی از خستگی می کشد. گیاه عاشقانه به جانب موسیقی آرام حرکت می کند و از موزیک خشن می گریزد.)در کتاب دیگری انرژی معجزه گر گیاهان نوشته ی محمدرضا یحیائیان در همین رابطه چنین نوشته شده است:(یکی از جالب ترین تجربیات در مورد تاثیر صدا بوسیله ی خانم «دوروتی رتالاک» همسر یک موسیقیدان به عمل آمده است. وی به اتفاق «فرانسیس برومن» استاد رشته ی زیست شناسی دانشگاه آمریکا، چند نمونه گیاه را برای انجام مطالعات خود انتخاب کردند. یک نمونه از گیاهان در مقابل بندگویی که صدای تند «موسیقی راک» از آن پخش می شد و نمونه های مشابه ی دیگر در مقابل موسیقی ملایم کلاسیک قرار داده شد و غرض این بود که رشد آن گیاهان، با نمونه های مشابهی که در فضای ساکت نگاهداری میشه مقایسه شود.نتیجه ی آزمایش نشان داد که گیاهان دسته اول سعی داشتند تا آنجا که ممکن است خود را از منبع صدا دور کنند تا آنجا که زاویه ی انحراف و خمش گیاه تا 80 درجه رسید، ساقه ها باریک و شکننده شد و چندی بعد بعضی از آنها به کلی خشکید. در حالیکه در گیاهان دسته ی دوم عکس این حالت مشاهده شد، ساقه ها خود را به بلندگو نزدیک ساخته و به دور آن پیچیدند ریشه ها قوت گرفت، شکوفه ها زودتر از موعد مقرر شکفتند و گیاه درشت و استوار گردید.)مطالعه ی این کتاب ها انگیزه ی آزمایش تاثیر موسیقی بر روی گل و گیاه را، به شکل تجربی، در من تقویت کرد و به دنبال آن بودم تا جایی را برای انجام این آزمایش فراهم آوردم. خوشبختانه این فرصت برایم فراهم آمد. پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، مدیریت تعدادی از گلخانه ها، به خاطر تجربه ای که سال ها در این زمینه اندوخته بودم، به من واگذار گردید. در یکی از این گلخانه ها، که تنها به پرورش گل های ارکیده اختصاص یافته بود، از هر نظر مجهز و تمام کارهای مربوط به آبیاری، تنظیم دما، کود دهی و تهویه بطور اتوماتیک انجام می گرفت، فرصتی برای آزمایش مطالعاتم بوجود آمد. ابتدا در تمام این گلخانه ها اقدام به پخش موسیقی کلاسیک و آرام نمودم، تک تک گل ها را زیر نظر داشتم و هر چند روز یکبار شرایط رویشی آنها را بررسی می کردم. پس از ده روز پیگیری و نظارت به آنچه می اندیشیدم رسیدم. همه ی گل ها و گیاهان از رشد بالایی برخوردار شده و رنگشان روشن تر وشاداب تر شده و با بی زبانی طراوت و شکوفایی بیشتر خود را به بیننده منتقل می کردند. جالب این است روی گل ها به سویی که موسیقی پخش می شد متوجه شده بود، مانند گرایش گیاه و گل بسوی نور آفتاب، این تجربه و مشاهده، باور مرا نسبت به واکنش گل و گیاهان در برابر موسیقی انتخاب شده، به یقین تبدیل کرد. تعداد رویش غنچه ها در گلدان ها به حدی شده بود که مرا ناچار ساخت، به جای انتخاب ماهیانه و معمولی گل ها برای فروش، هر 20 روز یکبار به این کار اقدام نمایم.نکته ی جالب دیگر این که یکی از مراکز فروش گل و گیاه که با این گلخانه از سالیان قبل قرارداد داشت برای تحویل و حمل گل ها به آنجا مراجعه می کرد، وقتی از تلفن زودتر از موعد مقرر من با خبر شد، با تعجب و با لحنی خاص این موضوع را جویا گردید که من هم صلاح ندانستم نتیجه ی تجربه و آزمایش عملی خود را بدون مقدمه به او اطلاع دهم و به طریقی از پاسخ طفره رفتم. روزی که نماینده همان مرکز فروش گل و گیاه برای بردن گل ها به گلخانه آمده بود، مدتی خیره به آنها نگاه می کرد و از آنها چشم بر نمی داشت. او که در زمینه ی پرورش گل و گیاه حرفه ای به شمار می آید بالاخره نتوانست کنجکاوی خود را بروز ندهد و پرسید:«چه موادی به این گل ها خورانیده اید که اینقدر شاداب تر و سرحال تر و حتی درشت تر از حد متعارف به نظر می آیند؟»باز هم از دادن پاسخ واقعی خودداری نمودم، چون تصور می کردم به نوعی به خرافه گویی متهم شوم. بعدها به تدریج و در فرصت های مناسب در کلاس هایم و در برنامه هایی که از تلویزیون اجرا می کردم، این تجربه را برای همه بازگو نمودم و جالب این که همه گفته های مرا باور کردند و نه تنها از طریق فکس و ایمیل، بلکه با تلفن های بی شمار، موفقیت مرا در این زمینه تبریک گفته و مرا در ادامه ی تحقیقاتم تشویق و دلگرم کردند. من هم مصمم تر از گذشته به دنبال دستیابی به پاسخ های بی جوابی هستم که در زمینه ی کاشت و پرورش و نگاهداری گل ها و گیاهان خانگی همواره وجود داشته و ذهن مرا به خود مشغول می داشته اند.گیاه تحت تاثیر موسیقی مناسب بشاش تر است. بهتر رشد می کند و بیشتر محصول می دهد، موزیک تند و جاز و ریتم های طولانی و یکنواخت گیاه را خسته می کند و از خستگی می کشد، گیاه عاشقانه به جانب موسیقی آرام حرکت می کند و از موزیک خشن می گریزد، چنان که از طوفان می گریزد.یکی از دانشمندان به نام سینگ در کتاب خود نوشته است (من در آزمایشگاه خود می توان نشان بدهم که چگونه تحت تاثیر موزیک با ریتم ضربات هماهنگ عمل حیاتی جذب و درک کربن به وسیله ی گیاه سرعت می گیرد و حتی به بیش از 200 درصد نسبت به حالت عادی می رسد. گیاه تحت تاثیر موزیک غذای بیشتری جذب می کند و در چنین حالتی بعضی از گیاهان آبزی، کرموزوم بیشتری به دست می آورند و حتی نیکوتین برگ های تنباکو اضافه می شود. دکتر مهدی فهیمی

۱ نظر:

  1. بسیار عملی و زیبا بود، لطفاً لینک مورد نظر را درج فرمائید

    پاسخحذف